نظرنیوز



دکتر جلال پورالعجل

اگر رئیس جمهور نه یک بار که صد بار هم تغییر کند، اگر تمامی نمایندگان مجلس شورای  اسلامی و خبرگان رهبری کنار گذاشته شوند و نمایندگان جدید انتخاب و جایگزین آنها شوند باز هم شرایط کشور اصلاح نخواهد شد. دلیل این مدعا برگزاری دوازده دوره انتخابات ریاست جمهوری، ده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنج دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. اگر قرار بود با تغییر رئیس جمهور و نمایندگان مجلسین پیشرفتی در جهت توسعه و آبادانی کشور حاصل شود، امروز ایران باید در زمره کشورهای توسعه یافته خاورمیانه بلکه آسیا می بود. 

هر چه جلوتر می رویم توسعه و آبادانی کم‌رنگتر، فساد و بی قانونی پر رنگتر، و ناامیدی و سرخوردگی مردم شدیدتر می شود و در عرصه بین المللی هم روز به روز منزوی تر می شویم. این یعنی اینکه یک فاجعه در کشور در حال وقوع است. اما ریشه و منشأ این فاجعه کجاست؟

کلیه منتخبین ملت اعم از رئیس جمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری جملگی بازیگران فیلمنامه ای هستند که از پیش نگاشته شده است و اینها صرفاً در مقطعی به صحنه آمده و نقش آفرینی می کنند ولیکن هرگز تأثیری در روند کلی فیلمنامه ندارند زیرا این تراژدی از قبل تدوین شده است. ساختار این فیلمنامه یا به عبارتی "قانون اساسی" به گونه ای طراحی شده که اولاً منتخبین ملت صرفاً نقش بازیگر را دارند نه تصمیم گیر و تصمیم ساز و ثانیاً بازیگران از بین افرادی انتخاب می شوند که تابع محض باشند در غیر این صورت در همان مرحله گزینش اولیه رد صلاحیت شده و هرگز به مرحله رقابتهای انتخاباتی راه نمی یابند. طبیعی است در چنین ساختار معیوبی، افراد صاحب ایده و نوگرا و متجدد که خواستار تغییر قانون اساسی و تحول در ساختار ی کشور هستند عملاً به گردونه رقابتهای انتخاباتی راه داده نمی شوند.

مرجعی که وظیفه خطیر گزینش و انتخاب اولیه بازیگران عرصه ی و تصمیم گیری کشور را بر عهده دارد شورای نگهبان است. این شورا برای داوطلبان معیارهایی را در نظر گرفته که در ذیل ماده 28 انتخابات به آنها اشاره شده است. بنابراین داوطلبان باید قبل از نامزد شدن خود را با این ضوابط تطبیق داده و ملتزم نمایند. این ضوابط به گونه ای طراحی و تدوین شده اند که اساساً داوطلبین را غربال و یک دست می کند به نحوی که آنها باید همانگونه بیاندشند و عمل کنند که حاکمیت انتظار دارد و این یعنی تعطیلی اندیشه، تفکر، خلاقیت، نوآوری، تغییر و اصلاح. اگر خروجی این فرایند غیر از این بود تاکنون با این همه انتخابات، باید کشور متحول شده بود و به اوج شکوفایی و بالندگی رسیده بود

ادامه مطلب


دکتر اسفندیار خدایی
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی و تجزیه حکومت عثمانی، قدرتهای اروپایی فراموش کردند یا نخواستند که کردها سرزمینی مستقل داشته باشند. امروز کردها عمدتاً در چهار کشور ترکیه، عراق، سوریه و ایران در اقلیت هستند و سالهاست که در آرزوی یک کشور مستقل کُرد نشسته‌اند. استقلال کردها به دلایل مختلف بسیار دشوار و شاید غیرممکن باشد، اما سوالی که ما اینجا مطرح می‌کنیم این است که اگر فرضاً یک کشور مستقل تشکیل بشود، آیا اوضاع آنها بهتر خواهد شد؟

در بهترین حالت، کردستان مستقل کشوری خواهند شد همانند سایر کشورهای خاورمیانه. هیچ دلیلی وجود ندارد که مطابق آن ادعا کنیم نژاد کردها از همسایگان ترک و عرب و فارس خود باهوش‌نر یا متمدن‌تر باشند. بلکه دلایلی هست که نشان می‌دهد کردستان مستقل سرنوشتی مشابه عراق و سوریه و بلکه ضعیف‌تر خواهد داشت. اولاً.

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها